محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

عشق ماماني وبابايي

خوش آمد

 

وان

اول

  به وبلاگ من خوش آمديد

تولد یک سالگی

سلام بر همگی هجدهم آذر تولد پسر گلم بود که زحمتش افتاد روی دوش باباجون ومادر جون یعنی خودشون خواستند که برای محمد مهدی تولد بگیرند انشاءالله بتونیم مهربونی هایشون را جبران کنیم برای تولد همه دعوت بودند ناهار الویه وشیرازی پلو درست کردیم و بعد از ظهر هم جشن گرفتیم البته جشن که نه چون ماه صفر بود فقط عکس انداختیم وکیک خوردیم .   اینم محمد مهدی وبابا   محمد مهدی وپسر عمه ودختر عمویش   محمد مهدی ودختر عمویش ...
12 دی 1392

اولین دندان

92/5/20براش شام خونه مامانی اینا دعوت بودیم مامانی وقتی اومد بالیوان بهت آب بده متوجه شد دندون دراوردی کلی ذوق کردیم که اولین مروارید پسرم در اومد دیگه بریون خور شدی برای پسرم آش دندونی پختم وبین همسایه ها پخش کردیم تا همه دعا کنند پسر گلم راحت دندون در بیاره ...
13 آذر 1392

نمایشگاه گل وگیاه

سلام امروز 92/2/17 وقت دندانپزشکی داشتیم نمایشگاه گل وگیاه به اونجا نزدیک بود برای همین بعد از دندانپزشکی رفتیم نمایشگاه تو نمایشگاه کولرهای زیادی بود تا گل ها پژمرده نشوند وهوا بسیار خنک بود از نمایشگاه که اومدیم تایک هفته مریض بودی.       از 9اردیبهشت شروع کردم بهت فرنی ولعاب برنج می دهم ...
13 آذر 1392

مشهد

قسمت شد تو تاریخ92/4/11همراه بابا محمد اینا بریم مشهد اولین بار بود که می بردیمت پابوس آقا انشاءالله خود آقا دستت را بگیره پسر گلم.   ...
13 آذر 1392

محمد مهدی در هفت ماهگی

امروز 92/4/18 هفت ماهت تموم شد داری وارد هشت ماهگی میشی خدا را شکر وزنت دیگه نرمال شده وخیالم راحت شد غذا هم خیلی دوست داری واصلا بد غذا نیستی البته سوپ وبرنج را به فرنی ترجیح می دهی خیلی هم شیطون شدی وچهار دست وپا میری وحسابی خرابکاری می کنی .   ...
13 آذر 1392

مسافرت

برای عید رفتیم اصفهان وسه روز آنجا بودیم وطبق معمول اونجا خیلی بهمون خوش گذشت.   اینم یک عکس با پدر بزرگ مامان   اینجا هم با خاله ها ودایی ها رفته بودیم چشمه لادر   ...
13 آذر 1392